بازدید:۱۳۴
صد آنلاین | اواخر خردادماه سال گذشته به مأموران پلیس تهران خبر رسید رهگذری پیکر نیمهجان زن جوانی را کنار شمشادهای خیابانی در شمال غرب تهران پیدا و با کمک اورژانس به بیمارستان منتقل کرده است.
به گزارش صد آنلاین، سارق سابقهدار دو ساعت پس از آزادی از زندان گردنبندقاپی از زنان را آغاز کرد. وی تمامی سرقتهای سریالیاش را در محلهایی اجرا میکرد که هیچ دوربینی در آن محل نبود، اما در آخرین سرقت تصویرش در دوربین مخفی یک مغازه ثبت شد.
اواخر خردادماه سال گذشته به مأموران پلیس تهران خبر رسید رهگذری پیکر نیمهجان زن جوانی را کنار شمشادهای خیابانی در شمال غرب تهران پیدا و با کمک اورژانس به بیمارستان منتقل کرده است.
سرقت گردنبند ۶۰۰ گرمی
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس برای بررسی حادثه به بیمارستان رفتند و در آنجا دریافتند زن جوان در درگیری با سارق موتورسوار زخمی شده و به شدت دستش آسیب دیده است.
مرد رهگذری که حادثه را به پلیس خبر داده بود، گفت: «در حال عبور از کنار شمشادهای کنار پارک بودم که صدای نالهای به گوشم رسید. کنجکاو شدم و توقف کردم، متوجه شدم صدای ناله متعلق به یک زن است که از میان شمشادها به گوش میرسد. به سرعت به سمت صدا رفتم و با پیکر نیمهجان زنی روبهرو شدم که سروصورتش خونی و دستش هم به شدت آسیب دیده بود و توان حرکت نداشت. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.»
زن جوان هم پس از بهبودی نسبی به مأموران گفت: «خانه یکی از دوستانم دعوت بودم، به همین دلیل جواهراتم را پوشیدم و به داخل خیابان آمدم تا با تاکسی به خانه دوستم بروم. وقتی به نزدیکی این پارک رسیدم، ناگهان مرد جوان نقابداری به من حمله و مرا غافلگیر کرد. او دستش را به گردنم انداخت و گردنبندم را گرفت و کشید، اما زنجیر گردنبند ضخیم بود و پاره نشد. در برابر سارق خشن مقاومت کردم و منتظر بودم رهگذری به کمکم بیاید و مانع سرقت گردنبندم شود، اما مرد جوان مرا به طرف جدول کنار شمشادها هل داد و سر من به لبه جدول برخورد کرد و دستم از ناحیه مچ شکست. آنقدر دردم شدید بود که لحظهای از هوش رفتم و وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم سارق پس از قاپیدن گردنبندم با موتورسیکلت از محل فرار کرده است. من توان حرکت نداشتم و فقط ناله میکردم که مرد رهگذری به دادم رسید.»
سارق نامرئی
با شکایت زن جوان، پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی و شناسایی متهم گردنبندقاپ در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت. مأموران پلیس در نخستین گام به محل حادثه رفتند، اما متوجه شدند در محل و اطراف آن هیچ دوربین مداربستهای برای ضبط تصویر سارق وجود ندارد. از سوی دیگر مأموران در بررسیهای میدانی فهمیدند سارق حرفهای ماسک بهداشتی به صورت داشته و پلاک موتورش را هم مخدوش کرده تا شاهدان نتوانند ردی از او در اختیار مأموران قرار دهند.
مأموران پلیس در ادامه با شکایتهای مشابه دیگری روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت سارق نامرئی مرد موتورسواری است که طعمههای خود را از میان زنانی که گردنبند طلا به گردن دارند، انتخاب و در فرصتی مناسب اقدام به گردنبندقاپی میکند. شکایتهای سریالی نشان میداد سارق تمامی سرقتهایش را در محلهایی انجام میدهد که اطراف آن مجهز به دوربین مداربسته نیست.
دوربین مخفی
سرقتهای سریالی سارق نامرئی ادامه داشت و مأموران پلیس هرچند روز یکبار با شکایت زنان و دختران جوانی روبهرو میشدند که گردنبندهای ۲۰ تا ۱۰۰ گرمیشان را سارق موتورسوار میقاپید. همچنین مشخص شد در برخی سرقتها متهم با شاکیان درگیر میشود و پس از ضرب و جرح گردنبند آنها را سرقت میکند، طوری که در یکی از سرقتها زن جوانی از ناحیه سر به شدت آسیب میبیند و چند روزی هم به کما میرود، اما با تلاش پزشکان از یک قدمی مرگ به زندگی بازمیگردد.
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد و متهم هم هیچ ردی از خود به جای نمیگذاشت، مأموران پلیس تهران چند روز قبل در جریان گردنبندقاپی قرار گرفتند که شاکی در درگیری با سارق به شدت آسیب دیده بود. سارق نامرئی پس از قاپیدن گردنبند زن جوان به همان سبک و سیاق قبلی از محل گریخته بود، اما غافل از آن بود که یکی از مغازههای اطراف محل حادثه مجهز به دوربین مداربسته مخفی است و راز سرقتهای سریالی او را برملا میکند. مأموران در بررسیهای میدانی متوجه دوربین مداربسته مخفی مغازهای شدند و پس از بازبینی، چهره سارق موتور سوار را که لحظهای ماسک صورتش را کنار زده بود به دست آوردند.
سارق سابقهدار
با به دست آمدن چهره سارق حرفهای این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد متهم سارق سابقهداری است که تمامی سرقتهایش را حساب شده انجام میدهد تا ردی از خود به جای نگذارد. بدین ترتیب مأموران در گام بعدی به سراغ آلبوم سارقان سابقهدار رفتند و با عکس گردنبندقاپ حرفهای به نام هوتن روبهرو شدند که خردادماه سال قبل پس از پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شده بود. از آنجایی که چهره سارق به دست آمده با چهره هوتن شباهت زیادی داشت، مأموران وی را تحت تعقیب قرار دادند و چند روز قبل او را در مخفیگاهش دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی فهمید مأموران مقدار زیادی طلای سرقتی از خانهاش کشف کردهاند به سرقتهای سریالی اعتراف کرد. متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
سرقت ۲ ساعت پس از آزادی
سارق مرد ۳۰ سالهای است که برای دومین بار به جرم گردنبندقاپی از سوی مأموران پلیس دستگیر شده است. وی مدعی است دو ساعت پس از آزادی از زندان دوباره گردنبندقاپیهای سریالیاش را آغاز کرده است.
هوتن سابقه داری؟
بله، حدود سه سال قبل به اتهام گردنبندقاپی دستگیر شدم.
چند سال زندان بودی؟
دو سال و اواخر خردادماه سال گذشته هم از زندان آزاد شدم.
اولین شاکی هم خردادماه شکایت کرده بود؟
بله، من دو ساعت بعد از آزادی از زندان دوباره شروع به سرقت کردم.
چرا اینقدر زود؟
به هرحال میخواستم هرچه زودتر سر کارم برگردم. وقتی سابقهدار شدی دیگر کاری به غیر از ادامه راهی که رفتهای نداری. میدانی خطا میکنی، اما نمیتوانی بیکار باشی. من هم وقتی آزاد شدم تصمیم گرفتم سرقتهایم را بار دیگر شروع کنم، چون زمانی که زندان بودم کلی بدهی بالا آوردم. از بستگان و دوستان برای جلب رضایت شاکیان قرض کرده بودم و باید بدهیام را صاف میکردم. البته اینبار حساب شده شروع کردم تا گرفتار نشوم.
چطور؟
من تصمیم گرفتم تمامی سرقتهایم را در محلهایی انجام دهم که در آن دوربین مداربسته وجود نداشته باشد. میدانستم اگر دوربین چهره مرا ضبط کند، چون سابقهدار هستم زود شناسایی میشوم، به همین دلیل ابتدا محل سرقت را بررسی میکردم و وقتی مطمئن میشدم دوربینی در آن محل نیست، نقشهام را عملی میکردم، حتی بعد از سرقت هم دوباره به همان محل میآمدم و دوباره همه جا را کامل بررسی میکردم که اگر دوربینی بوده که من متوجه نشدهام فرصت فرار داشته باشم.
چه شد که شناسایی شدی؟
در آخرین سرقت، من اطرافم را کامل بررسی کردم و هیچ دوربینی ندیدم، اما خبر نداشتم مغازهای در آن نزدیکی دوربین مخفی مداربسته نصب کرده است. اتفاقاً من زیر همان دوربین یک لحظه به خاطر گرمای زیاد ماسکم را برداشتم که چهرهام ضبط شده بود.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، من همه جوانب را بررسی میکردم، حتی همیشه کلیپهایی را که از سارقان در فضای مجازی پخش میشد با دقت نگاه میکردم که سرقتهای من نباشد. در یکی از کلیپها، سارق به همین شیوه من سرقت کرده بود که از ترس چند هفته سرقت را کنار گذاشتم و برای تفریح به شهرستان رفتم.
چه شد که سارق شدی؟
من کار داشتم و وضع مالیام خوب بود تا اینکه با دختری آشنا شدم و نامزد شدیم. او تمام پساندازم را که طلا و سکه بود از من سرقت کرد و ناپدید شد و من هم تصمیم گرفتم گردنبندقاپی کنم تا دوباره به اموالم برسم.
با اموال مردم میخواستی به سرمایه از دست رفتهات برسی؟
راه دیگری به ذهنم نرسید.
ایرنا